محل تبلیغات شما


مصاحبه با قادر ارمکان: آلبانی گورستان رجوی

 
مصاحبه با قادر ارمکان: آلبانی گورستان رجوی
شناسه خبر : 1690 | تاریخ انتشار : ۲۷ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۲
بگذارید در اول صحبت هایم، از کینه عمیق رهبران مجاهدین به  بنده و سایر جداشدگان از این فرقه بگویم. هنوز 24 ساعت از ورودم به ایران نگذشته بود که عوامل مزدور مجاهدین سعی کردند در  تماس تلفنی با خانه پدری ام هم من و هم خانواده ام را با تهدید و ارعاب تحت فشار روحی و روانی قرار دهند.

همچنانچه اطلاع رسانی گردید، آقای قادر ارمکان اسیر ربوده شده توسط فرقه رجوی بعد از ۳۵ سال اسارت در عراق و آلبانی در یک اقدام شجاعانه اقدام به فرار از اردوگاه این گروه در آلبانی نمود. وی پس از تحمل سختی های فراوان در بامداد روز یکشنبه بیست و سوم تیرماه جاری از طریق یکی از مرزهای زمینی کشورمان وارد خاک ایران گردید. به دیدار خانواده اش شتافت و همه را غافلگیر کرد.

امروز دیداری پیش آمد تا مصاحبه ای با آقای قادر ارمکان داشته باشیم. هرچند این مصاحبه کوتاه بود ولی ایشان توانستند با حرفهای تاثیر گذارشان چهره کریه سران فرقه رجوی را بخوبی توصیف کنند.

باشد در فرصتی مناسب پای صحبت های ایشان که حتما حرف های زیادی از جنایتات و وطن فروشی های این فرقه را در دل دارند بنشینیم.

از آقای ارمکان پرسیده شد وقتی مادرت، همسرت، فرزندت و بقیه خانواده ات را دیدی چه احساسی داشتی؟

آقای ارمکان گفتند. بگذارید در اول صحبت هایم، از کینه عمیق رهبران مجاهدین به  بنده و سایر جداشدگان از این فرقه بگویم. هنوز ۲۴ ساعت از ورودم به ایران نگذشته بود که عوامل مزدور مجاهدین سعی کردند در  تماس تلفنی با خانه پدری ام هم من و هم خانواده ام را با تهدید و ارعاب تحت فشار روحی و روانی قرار دهند. آنها همچنین سعی کردند اخبار و اطلاعاتی از وضعیت بنده کسب کنند تا در تبلیغات مشمئز کننده شان بر علیه من و خانواده ام استفاده کنند. ولی موفق نبودند.

اما پاسخ سوال شما: باورم نمی شود من در ایران در شهر خودم و در کنار مادرم، همسرم، فرزند و نوه هایم و برادرانم، خواهرم ، دوستانم و فامیل هایم هستم. چهره هایی که هرچند در وهله اول ناآشنا می نمودند ولی هر کدام را که بغل گرفتم قلبم لرزید و  اشکم جاری شد. آری اینها همه پاره های تن من بودند که رجوی ۳۵ سال پیش آنها را از من و مرا از آنها جدا کرد. چه روزهایی سختی، چه شب هایی که در خلوت خود گریستم. و چه لحظاتی که به جلادان رجوی التماس کردم که مرا رها کنید. من در این کشور غریبم. مگر شما ایرانی نیستید ؟ چرا مرا اینجا آوردید. همه اینها در حالی بود که زخم های شکنجه مامورین عراقی را هم بر تن داشتم. ولی هرگز نه گوش  شنوایی برای حرفهایم و  نه قلبی برای درک احساساتم در بین این وطن فروشان نیافتم.

آلبانی گورستان رجوی است

از آقای قادر ارمکان خواسته شد کمی هم  از قرارگاه اشرف بگوید:

ایشان توضیح دادند:  از این نام متنفرم.  اشرف یک مرداب است.  فرقی نمی کند در عراق باشد یا در آلبانی. همه ساکنان آن به مثابه ربات هایی هستند که توسط سران فرقه در راستای اهداف ضد ایرانی شان مورد استفاده قرار می گیرند. نمونه اش همین افشاگریهای اخیر از فعالیت های سایبری آنها در آلبانی بر علیه مردم ایران بود. که عکس هایش در فضای مجازی منتشر و بیش از پیش آنان را بی آبرو کرد.

فرقه ها دنیای عجیبی دارند. زمان در  اشرف متوقف است. شما در آنجا هیچ ارتباطی با دنیای بیرون ندارید. خانواده نزد آنها معنایی ندارد. همسر، فرزند، پدر و مادر، برادر و خواهر، همه و همه دشمنان فرقه رجوی محسوب می شوند. همچنانکه آنها ما را در اشرف مجبور می کردند که بسوی خانواده هایمان سنگ پرتاپ کنیم. عملی زشت و ضد انسانی که اوج شقاوت رهبران مجاهدین را نشان می دهد.

رجوی می گفت یا مرا انتخاب کنید یا خانواه تان را. ایکاش روی همین حرفش هم می ایستاد و آدم ها را آزاد می گذاشت تا انتخاب کنند.  چرا که اگر کسی خانواده اش را انتخاب می کرد سزایش زندان و شکنجه و نهایتا مرگ بود. حتی جنازه اش را هم سربه نیست می کردند.

اشرف سرزمین مردگان است. کسی در آنجا ازدواج نمی کند. کسی فرزندی به دنیا نمی آورد.  صدای هیچ کودکی را نمی شنوید، صدای هیچ مادری به گوش نمی رسد. حتی کسی برای مرده ها در آنجا آنها گریه نمی کند.

شاید عجیب باشد. آرزو داشتم روزی صدای فروشنده های دوره گرد محله مان را حتی شده برای یکبار دیگر بشنوم. آنها برای فروختن جنس هایشان در کوچه ها پرسه زده و با صدایشان همه را دور خود جمع می کردند. چه خاطرات شیرینی. رجوی زندگی را از ما گرفت.

اشرف سرزمین فراموش شدگان است. اکنون در آنجا آدمها پیر و مریضند. بنابراین یا در نوبت مرگند و یا تلاش می کنند اگر فرصتی گیر بیاورند مثل من  فرار کنند.

آلبانی گورستان رجوی است. چندین سال بعد، دیگر نه از اردوگاه این گروه در آلبانی خبری خواهد بود  و نه از سران آنها. مرگ تنها سرنوشت محتوم برای مجاهدین همانند سایر فرقه ها است. مطمئنا این اردوگاه بزرگترین گورستان برای بزرگترین فرقه ای که تاکنون شناخته شده است تبدیل و در تاریخ ثبت خواهد شد.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : سایت راه نو

ان بی سی: مشکلات جدید جولیانی به علت همکاری با سازمان «مجاهدین»

جدا شده ها، الگوی نجات اعضا از بند اسارت رجوی هستند

دلنوشته خانم اعظم قهرمانی به برادرش حسین قهرمانی در اسارتگاه آلبانی

رجوی ,فرقه ,هم ,خانواده ,های ,آلبانی ,قادر ارمکان ,بود که ,در آلبانی ,در آنجا ,من و ,عوامل مزدور مجاهدین ,عمیق رهبران مجاهدین

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم Mary's game هرآنچه نیاز شماست William's collection فیلم ایرانی bueplemcecon کورد پاتوق | 1200عضو نیک موزیک Sandra's game وبلاگ کنگره 60 نمایندگی شهر ری